چای کارنده، کارندۀ چای، کشت کننده چای، زارع چای، آنکه چای کاری کند و در کشت و زرع چای اطلاع و بصیرت دارد، لقب شاهزاده کاشف السلطنه که در زمان سلطنت مظفرالدین شاه میزیسته و هم او برای نخستین بار بذر چای را از کشور چین با خود بایران آورده و کشت چای را در کشور ایران و در اراضی گیلان بمرحلۀ آزمایش و عمل درآورده است، رجوع به کاشف السلطنه در همین لغت نامه شود
چای کارنده، کارندۀ چای، کشت کننده چای، زارع چای، آنکه چای کاری کند و در کشت و زرع چای اطلاع و بصیرت دارد، لقب شاهزاده کاشف السلطنه که در زمان سلطنت مظفرالدین شاه میزیسته و هم او برای نخستین بار بذر چای را از کشور چین با خود بایران آورده و کشت چای را در کشور ایران و در اراضی گیلان بمرحلۀ آزمایش و عمل درآورده است، رجوع به کاشف السلطنه در همین لغت نامه شود
دهی است از دهستان شهریاری بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری، در 34هزارگزی جنوب خاوری بهشهر واقع است کوهستانی و جنگلی است، 40 تن سکنه دارد از رود خانه نکا و چشمه آبیاری میشود، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان شهریاری بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری، در 34هزارگزی جنوب خاوری بهشهر واقع است کوهستانی و جنگلی است، 40 تن سکنه دارد از رود خانه نکا و چشمه آبیاری میشود، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
زارع چای، لقب شاهزاده کاشف السلطنه که به زمان سلطنت مظفرالدین شاه بذر چای و کشت آن را از چین به ایران آورد و در لاهیجان بار اول کشت چای کرد و در این امر دچار مشقات و رنج های بسیار شد، مقبرۀ او در لاهیجان است، رجوع به ’چای کار’ شود
زارع چای، لقب شاهزاده کاشف السلطنه که به زمان سلطنت مظفرالدین شاه بذر چای و کشت آن را از چین به ایران آورد و در لاهیجان بار اول کشت چای کرد و در این امر دچار مشقات و رنج های بسیار شد، مقبرۀ او در لاهیجان است، رجوع به ’چای کار’ شود